ویژگی دهه هشتادیها
بی پروا، خودمحور و عصیانگر کلماتی هستند که در توصیف متولدین دهه هشتاد شنیده میشود و ارتباط با این نسل را تبدیل به چالشی برای والدین و مربیان نموده است. اگر شما متولد دهههای 40 تا 60 هستید و با نوجوان متولد دهه هشتاد سروکار دارید پیشنهاد میکنیم بهمنظور درک فضای تربیتی ایشان یادداشت ذیل را مطالعه کنید. در این یادداشت سعی میکنیم ببینیم دهه هشتاد چه مختصاتی داشته است و این نوجوانان در چه بستری متولد شده و رشد پیدا کرده اند تا بتوانیم درک بیشتری از شخصیتشان داشته باشیم و براساس شرایط موجود بتوانیم ارتباط بهتری با این نسل برقرار کنیم.
نسل عزیزکرده
دهه ی هشتاد دورانی است که سیاستهای کنترلی جمعیت اتخاذ شده است. نسل دهه هشتادی متولدین خانواده های تک فرزند یا نهایتاً دو فرزند هستند که در این خانوادهها گفتمان پدر سالاری در خانواده به سمت گفتمان فرزند سالاری تغییر پیدا کرده است. یعنی حرف اول و آخر را در خانه فرزندان میزنند. اساساً این نسل، نسل عزیز کرده و نازدانه خانواده ها است. در نتیجه نسل دهه هشتادی در این فرایند تربیتی مسؤلیت گریز شده است زیرا به جای تأکید بر مسؤلیت هایش بر حقوقش تأکید شده است.
زیست بوم مجازی
درکنار این موضوع، محیط زندگی کاملاً متفاوتی هم با نسل قبلی دارد. در نسل قبل مناسبات انسانی، روابط اجتماعی و فامیلی کاملاً چهره به چهره و در فضای حقیقی پیگیری میشد اما این نسل از بدوِ تولد، خودش را در فضای گوشیهای هوشمند و اینترنت و فضای مجازی و... دیده و دَرکش از جهان اجتماعی، درک با واسطه رسانه و فضای مجازی است. حتی مناسبات فامیلی هم درگروه های مجازی برایش معنا دارد. براین اساس، شناخت و فهم این نسل، از مناسبات انسانی و اخلاقی و قواعد هنجاری جامعه همانیست که رسانه و فضای مجازی روایت می کند. به عبارت دیگر این نسل تفسیر و فهمش از قانون، حریمهای اجتماعی میان زن و مرد، اخلاق، ایثار و خوشبختی و ... همه بر اساس روایت فضای مجازی است. درکش کاملاً فانتزی و مبتنی بر رسانه است. به عنوان مثال میخواهد با ارز دیجیتال یک شبه پولدار شود. وقتی در فضای حقیقی قرار میگیرد متوجه می شود کار سختتر از آن است که تصور می کرد.
با توجه به اینکه روایت غالب فضای اینستاگرام و تویتر و... روایت اصالت آزادیهای فردی و اجتماعی است کسی برای نوجوان از حریم و قانونمندی حرف نمیزند. برعکس فضای بدون حریم و قانون را برایش جذاب و قشنگ باز نمایی میکند. مثلاً روابط آزاد دوستی را جذاب و خوب معرفی می کند و بدین ترتیب نظام ارزشی این نوجوان مبتنی بر محوریت آزادیهای فردی، تمنیات فردی و شخصی شکل می گیرد و نوجوان در یک فضای ولنگار اجتماعی ـ فرهنگی ـ رسانهای رشد میکند یعنی، به لحاظ موسیقی و بازی هایی که انجام می دهد، هیچ نظارتی در آن وجود ندارد.
مرزهای غیرمشترک
این نوجوان در لحظه خروج از خانواده و ورود به عرصه اجتماع با مشقت های بسیار زیادی مواجه می شود زیرا عرصه زندگی اجتماعی، عرصه پذیرش محدودیت ها و استانداردها و قواعد مختلف اخلاقی و فرهنگی و عُرفی و ... است. از آن نظام خانواده ای که در آن سالار و محور است و تمنیات شخصی اش پیگیری میشود، خارج شده و وارد بستری از اجتماع میشود که قوانین و عُرف و هنجارهای اجتماعی او را محدود می کند. لذا این تجربه، تجربه همراه با مشقت و نارضایتی است. این نسل، اساساً خیلی زود اعتراض میکند، از کوره در می رود، گاهی هم عصیان می کند.
به طور کلی فرایندها و روندهای تربیتی ذکر شده در حال شکل دادن نسلی است که نسبت به نسل های گذشته فاقد مرزهای مشترک هویتی و رفتاری است و کمترین اشتراک را با آنها دارد .از این نگذریم که این شرایط تربیتی منجر به شکل گیری صفاتی شده است که فرصت هایی را برای تربیت نسلی متفکر و بااراده فراهم می سازد.
نگارنده سرکار خانم نیکویی پژوهشگر کانون رشد و آموزش مربی تراز انقلاب اسلامی
برگرفته از بیانات استاد ابوالفضل اقبالی