برخی از وظایف دینی والدین برای فرزندان 3 تا 10ساله ( پاسخ به 9 سؤال مهم)
والدین در تربیت فرزندان، مواجهههای مختلفی دارند، برخی تربیت را ساده و کماهمیت دیده و توجه کافی به وظایفشان ندارند؛ برخی دیگر با سختگیری و افراط، مانع رشد طبیعی فرزند خود میشوند. امام محمدباقر علیهالسلام در روایتی، برخی از وظایف دینی والدین را بیان میکنند که خط فکری متعادلی در تربیت به ما میدهد. ابتدا متن روایت را میخوانیم، سپس به چند سؤال مهم پاسخ میدهیم.
3 سالگی (توحید)
«چون پسر به سهسالگى رسيد، بايد به او بگويند: هفت مرتبه بگو «لا إله إلاّ اللّه». سپس رهايش كنند تا سه سال و هفت ماه و بيست روزِ او كامل شود».
4سالگی (نبوت)
«سپس بايد به او بگويند: هفت مرتبه بگو «محمّد رسولاللّه» و او را رها كنند تا چهار سالش تمام شود».
5 سالگی (امامت)
وارد 5 سال که شد «به او بگويند: هفت مرتبه بگو «صلىاللّه على محمّد وآله» و رهايش كنند تا پنج سال او تمام شود».
6سالگی
وارد 6 سال که شد «از او بپرسند: دست چپ و راستت كدام است؟ اگر شناخت، بايد صورتش را به سمت قبله برگردانده، به او بگويند: سجده كن. سپس، رهايش كنند تا هفت سال او تمام شود».
8 سالگی
«پس وقتى هفت سال او تمام شد، بايد به او بگويند: صورت و دو دستت را بشوى وقتى آن دو را شُست، بايد به او بگويند: نماز بخوان. سپس، رهايش كنند تا نُه سال او تمام شود».
10 سالگی
«وقتى 9 سال او تمام شد، وضو به او ياد داده شود و بر [ترك] آن، تنبيه شود و به نماز، امر شود و بر [ترك] آن ، تنبيه گردد. وقتى وضو و نماز را فراگرفت، خداوند او و پدر و مادرش را مىآمرزد؛ إن شاء اللّه».
تا این جا متن روایت را خواندیم. این حدیث، با همین مضمون و کمی تغییرات در کتب مختلف شیعی از قول امام باقر یا امام صادق علیهماالسلام نقل شده است. برای فهم بهتر روایت در ادامه به چند سؤال پاسخ میدهیم:
چرا هفت بار بگوییم؟
بچه با یکبار گفتن یاد نمیگیرد و فراموش میکند. این که گفته شده «7بار» یا «7 ماه و 20 روز» یا زمانهای دیگر یعنی نیاز هست با تکرار و تدریج این مطالب را با زبان کودک آنقدر بگوییم تا یاد بگیرد.
همین چند ذکر کافی است؟
این ذکرها در واقع اساس مسالههای اعتقادی ما هستند و اگر مانعی برای رشدشان ایجاد نکرده باشیم بچهها به طور طبیعی در هر سنی همین سوالها را دارند. مثلا در 3 سالگی از خدا خیلی میپرسند. مهم این است که در این سنین، اصل توحید و نبوت و معاد مطرح بشود و برای یادگیری و عمل بیشتر اجازه بدهیم تا در مسیر زندگی باقی مراحل را ببیند، بشنوند و بپرسند. آن زمانی که دعا میکنیم یا از خدا و نعمتهایش میگوییم یا به سوالاتشان درست جواب میدهیم، به فرزندمان در فرآیند تربیت کمک میکنیم.
بچهها چه سؤالاتی در مورد خدا میپرسند؟
اگر پرسیدند: «خدا کجاست؟» بگوییم: «همهجا هست». حالا اگر سؤال کرد: «پس چرا نمیبینمش؟» بگوییم: « خیلی چیزهای دیگه رو هم نمیبینیم مثلا هوا همهجا هست؛ ولی نمیبینیمش». یا ممکن هست در مورد شکل خدا بپرسد: «خدا چه شکلی یه؟» میشود گفت: «خدا مثل نور هست». برای رسیدن به جوابهای سؤالات فرزندتان این کتب به شما کمک میکنند: خدایا اجازه، کودکان میپرسند، شصت پرسش اعتقادی، خداشناسی قرآنی کودکان و... .
پیامبر و اهلبیت علیهمالسلام را چطور معرفی کنم؟
در این سالها برای فهم نبوت میتوان گفت: «خدا چون ما را خیلی دوست داشته و خواسته به ما خیلی چیزها یاد بده، بهترین بندهاش را فرستاده تا به ما کمک کند و راهنماییمان کند. بعد بهتدریج معنا و مفهوم صلوات را برایشان مطرح میکنیم تا بفهمند میشود با اهلبیت علیهمالسلام حرف زد و داستانهایی از زندگیشان بگوییم تا کمکم با آنها آشنا بشوند».
عربی گفتن فایده دارد؟
برای ما که فارسیزبان هستیم، علاوه بر ذکر، باید معنا را هم گفت. ممکن است خانوادهای با شعر به فرزندشان اصل توحید را یاد بدهند «خدا یکی است، دو تا نیست»، خانواده دیگر با نقاشی یا روشهای دیگر. برای فهم در کودکی نیازی به استدلال نداریم و گفتن در حد فهم بچهها کافی است.
تا چه حد کودک را رها کنیم؟
منظور از رهاکردن، فشارنیاوردن بر ذهن و جان کودکان است. یعنی بگذاریم به بازیکردن مشغول باشد؛ و بر یادگرفتن مطلب یا مطالبی خاص اصرار نداشته باشیم و با سوال و جوابهای مکرر یا جملات این چنینی: «مگه دیروز بهت نگفتم اگه این کار رو بکنی خدا میبرتت جهنم!» فرزندمان را مضطرب و کلافه نکنیم.
بین دختر و پسر تفاوتی نیست؟
شروع روایت با این جمله است: «إذا بَلَغَ الغُلامُ ثَلاثَ سِنين» « هرگاه غلامتان به سه سالگی رسید» چنین عمل کنید، عرب از کلمه «غلام» برای پسربچه تا زمانی که به حد بلوغ و عقل برسد استفاده میکند؛ باتوجهبه این که دختران زودتر از پسران به سن تکلیف میرسند نیاز هست این روایت برای دختران بهگونهای به کار گرفته شود که زمان مکلف شدن مراحل قبلی را بهخوبی گذرانده باشند.
یاددادن بیشتر از این موارد اشکال دارد؟
دستور روایت، دستوری حداقلی است که از این حد نباید کمتر انجام دهیم؛ اما اگر فرزندان ما توانایی و ظرفیت بیشتری دارند بهتر هست برای شکوفایی هر چه بیشتر ظرفیت آنها تلاش کنیم. نوع سؤالاتی که بچهها میپرسند و بازخوردی که نسبت به پاسخهای منطقی ما میگیرند، نشانه خوبی برای شناسایی ظرفیت بچههاست. فراموش نکنیم پاسخهای ذوقی و نسنجیده میتواند ریشههای اعتقادی آنها را دچار مشکل کند؛ پس حتماً در پاسخدادن از افراد دینشناس مشورت بگیریم یا کتب معتبر استفاده کنیم.
اگر فرزندمان میلی به حفظ قرآن و دعا و نماز نداشت، چه کنیم؟
مهم نیست. سعی کنید علت را پیدا کنید و بهجای نگرانی، با کمک گرفتن از اصل تدریج و روش رهاکردن او را ابتدا با اساس دین آشنا کنید. همین که پدر و مادر بعد از نماز خوشاخلاق باشند، به نماز اول وقتشان توجه داشته باشند و باکیفیت و ظاهری تمیز و آراسته دیده بشوند کافی است. تلاش کنیم مظهر محبت و بندگی خدا باشید، کودک را نزنیم، شخصیت او را خرد نکنیم و بهخاطر خودی نشاندادن پیش دیگران او را مجبور به حفظ قرآن و اعمالی مشابه نکنیم.
برداشت آزاد از روایت امام محمدباقر علیه السلام -كتاب من لا يحضره الفقيه : ج 1 ص 281 ح 863 ، الأمالي للصدوق : ص 475 ح640 و فيه «عن الإمام الباقر أو الإمام الصادق عليهماالسلام» كلاهما عن عبداللّه بن فضالة
نگارنده سرکار خانم صالحی پژوهشگر کانون رشد و آموزش مربی تراز انقلاب اسلامی