جلوه‌هایی از جهاد و مبارزه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

جلوه‌هایی از جهاد و مبارزه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

 

فاطمه زهرا سلام الله علیها ‌مبارزی دائم و خستگی‌‌ناپذیر است که با همه زحمات می‌سازد و مبارزه را ادامه می‌دهد. او در متن جامعه و در خطرناک‌ترین بخش‌ها حضور دارد. آن‌چه در زندگی معمولی ایشان اهمیت دارد جمع بین سه عرصه خانواده، اجتماع و عبادت است که از ایشان انسانی کامل و الگویی برای تمام بشریت ساخته است.  گوشه‌هایی از تلاش اجتماعی و مبارزاتی ایشان را برای الگو گرفتن مرور می‌کنیم. 

 

 جهاد در زندگی مشترک

دوران ازدواج این زن جوان،‌ نه سال طول کشیده است و در تمام این نه سال، ‌شوهر جوان و محبوبش در میدان‌های جنگ بوده و این دختر جوان یک بار به شوهرش نگفته: «آخر تا کی؟»، «بس است»، «من هم دل دارم»، یک بار خم به ابرو نیاورد، یک‌ بار رو ترش نکرد. گرمی سخن و گرمی پذیرش زهرا سلام‌الله علیها موجب شد که امیرالمومنین علی علیه‌السلام گرم‌تر و مصمم‌تر بشود و جهاد علی علیه السلام به جهاد زهرا سلام الله علیها تکمیل شد.  دل‌بستگی و محبت و عشق شورانگیز فاطمه سلام‌الله علیها به مبداش، ‌به هدفش، به راهش، به مسلکش و به جهادش به قدری است که یک بار چیزی نگفت و این بسیار با عظمت است. 

 

انجام وظیفه و مبارزه در سخت‌ترین شرایط

چند هفته زندگی بعد از پدر عظیم الشان ایشان، همه‌اش مبارزه است. چطور مسلمانی مثل امیرالمومنین علیه السلام تن می‌دهد که زن جوانش بیاید پشت در، عده‌ای رجاله جمع شوند و با هم یک و دو بکنند؟ این قضیه عادی و معمولی نیست. مساله، مساله افتادن حکومت و زمامداری به دست نااهلان است. 

 

مبارزه با جسم

این است اسلام، زن جانش را فدا می‌کند برای این‌که حکومت به نااهل نرسد. مسئله وظیفه است، مساله هدف است. مبارزه از پشت در شروع می‌شود. تهدیدها اثر نمی‌گذارد. نمی‌گوید: «من حالا باردار هستم»، « مصلحت نیست درافتم»، «بماند چند روز دیگر آتششان فروکش کند»،‌ «بماند شاید من فارغ بشوم بعد بروم به میدانشان». نه، نکته‌اش در همین است که در شدیدترین موقعیت‌ها،‌ بزرگ‌ترین وظیفه‌ها انجام بگیرد و شدیدترین لطمه‌ها بر جسم و جان وارد بیاید. 

 

مبارزه با زبان

آن جا که ریش‌سفیدان و قدرتمندان مهاجر و انصار زیر بار رفتند، بعضی فریب خوردند،‌ بعضی کوتاه آمدند. این زن نه فریب می‌خورد، نه تنبلی می‌کند،‌ نه حاضر است به هیچ قیمتی رضایت بدهد؛ این است که زدند، بیهوش شد. وقتی به هوش آمد دید مثل این‌که قضیه در شرف انجام است. نگفت: «مریضم»، عصا یا شخصی را عصا کردند و به مسجد رفتند. به گریه بسنده نکردند. در مقابل چشم‌های مبهوت حاضران خطابه‌ای عجیب ایراد کردند. اگر نفهمیدیم که زهرا سلام الله علیها آن‌جا چگونه سخن گفته است، نمی‌فهمیم گریه او به چه معناست. بریده باد زبانی که شان زهرا سلام الله علیها را از خطبه خوانی به نوحه سرایی تبدیل می‌کند. 

 

مبارزه با تلاش‌های پنهانی نیمه شب

تا این‌جا افکار را آماده می‌کنند؛ اما باز هم به این حد اکتفا نکردند. چهل شب مرتب در خانه این آدم معروف،‌ آن چهره سرشناس می‌روند که بیایید تا هنوز زود است با تشکیلات، همدستی و هم‌بستگی کاری کنید. چهل شب هم به دنبال این فکر می‌رود. چه کسی؟ آن زنی که به آن صورت سقط جنین کرده؛ آن زنی که ضربت دیده، آن زنی که آسیب خورده. 

 

‌ مبارزه با مصاحبه با زنان مهاجر و انصار

کلمه کلمه این مصاحبه را باید با دقت بخوانید. ببینید فاطمه زهرا چه می‌گوید. پر از مسائل اجتماعی است. حتی هنگامی که بیماری‌شان شدّت یافت و زنان مهاجرین و انصار به عیادتشان رفته‌بودند، به نکوهش مردان پرداخته و علل عدم حمایتشان را از حضرت علی علیه‌السلام بازگو کرده و خبر از آینده‌شان می‌دهد. 

 

مبارزه منفی

در شب دفن شدن فاطمه زهرا سلام الله علیها یک عمل نمادین و رمزی است. یک کلمه و یک حرف نیست که به راحتی معنا شود و هر نسلی می‌توانند روی آن فکر کنند. او نشان داد که کسانی که در راس کار قرار داشتند نا اهل بودند تا بدانیم در مقابل نا اهلان چطور باید برخورد کنیم. 

 

کتاب: حقیقت عظیم (بیانات حضرت ایت الله العظمی خامنه‌ای از 1351ه.ش در تبیین شخصیت حضرت فاطمه سلام الله علیها)